پرورش ارزش هاي اخلاقي در پرتو نماز
پرورش ارزش هاي اخلاقي در پرتو نماز
پرورش ارزش هاي اخلاقي در پرتو نماز
نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
نماز، کانون و وسيله ي پرورش اخلاص و فضائل اخلاقي، و عصيان بر ضدّ طاغوت نفس و هوس هاي نفساني است، زيرا نماز انسان را از لاک ماديت خارج ساخته و به ملکوت آسمان ها پيوند مي دهد، و با ملکوتيان همنوا مي سازد، نماز روح اخلاص و بندگي خدا را زنده مي کند، و صفات الهي را که در اقوال نماز آمده، در صفحه قلب انسان، ترسيم مي نمايد، و دل را حرم خدا مي سازد، و انسان ها را به سوي نيکي ها و ارزش هاي معنوي سوق مي دهد، و اثر بسزايي در دوري از امور مادي و نزديک شدن به پيشگاه خداي بزرگ دارد.
بر همين اساس، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:
الصلوة حصن من سطوات الشيطان.
«نماز، دژ مستحکمي در برابر يورش هاي شيطاني است».(1)
حضرت امام رضا (عليه السلام) فرمود:
الصلوة قربان کل تقي.
«نماز، وسيله ي تقرب هر پرهيزگاري به خدا است.» (2)
حضرت امام باقر(عليه السلام) فرمود:
الصلوة بيت الاخلاص.
«نماز، خانه ي اخلاص است.» (3)
نماز روح خداشناسي، و ارتباط با حريم عشق خدا را مي آموزد، و در پرتو چنين ارتباطي، نهال هاي اخلاقي عالي انساني، جوانه مي زند و شکوفا شده و به ثمر مي رسد.
در قرآن، آيه 14و15 سوره ي اعلي مي خوانيم:
قد افلح من تزکي- و ذکر اسم ربه فصلي.
«مسلماً پيروز و رستگار مي شود، آن کس که خود را پاک مي سازد، و نام پروردگار را به ميان مي آورد و نماز بخواند».
به گفته ي مفسر بزرگ، فخر رازي، دو ايه فوق، به سه مرحله عملي خط سير تکامل انسان اشاره مي کند:
1- مرحله نخست، زدودن عقائد انحرافي و آلوده از صفحه قلب (تزکيه).
2- مرحله ي حضور شناخت الهي، و استقرار صفات و اسماء خدا در جاي جاي دل.
3- مرحله ي اشتغال به خدمت (که همان رسيدن به محبوب، و گام نهادن در خط او باشد).(4)
در آيات فوق، نماز، بعد از پاک سازي و ذکر خدا ياد شده است، اين ترتيب بيانگر آن است که هرگاه انسان با نيت و تصميم پاک و با ياد خدا به نماز بايستد، نماز معراج او به سوي خدا مي گردد، و روشن است که بدون مقدمه، نمي توان به معراج رفت، نماز معراج براي هر کس نيست، بلکه براي بعضي بجاي معراج، وسيله سقوط و سرازيري است، از اين رو رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:
الصلوة معراج المؤمن.
«نماز محل عروج و صعود انسان با ايمان به ملکوت اعلي است».(5)
بنابراين، آن کس که «مؤمن» است، مي تواند از کمالات و درسهاي نماز، بهره مند شود، و آسمان ملکوت را مسير پرواز خود سازد.
چکيده ي سخن اينکه: نماز را به عنوان يک عبادت خشک با احساسات کور و گنگ و بي اثر، تعقيب نکنيم، و آن را در گوشه هاي مسجد زنداني ننماييم، بلکه بايد نماز به صحنه آيد و آثار آن آشکار بگردد، و به عنوان منبع فضائل و کانون ارزش ها تجلي کند، براي روشن شدن بيشتر اين موضوع در اينجا به ذکر چند نمونه از روش پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) در رابطه با بهره برداري از نماز مي پردازيم.
بعد از نماز، مردم از آن حضرت پرسيدند: «چه شده؟ مگر حادثه اي رخ داده که شما نماز را با عجله تمام کرديد؟»
پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود:
اما سمعتم صراخ الصببي.
«آيا شما فرياد گريه ي کودک را نشنيديد؟»(6)
معلوم شد که آن حضرت در وسط نماز، صداي گريه ي کودکي را شنيده و کسي نبوده که او را آرام کند، آن حضرت براي آرام کردن و نوازش آن کودک، نماز را سريع انجام داده است.
اين ماجرا، بيانگر آن است که نماز، رابطه مستقيم با کارهاي نيک دارد، و حتي گاهي بايد براي انجام کارهاي نيک و ارزش هاي تربيتي، نماز را طول نداد.
شبيه اين مطلب دراحکام نماز اينکه: هر گاه شخصي در وقت وسيع مشغول نماز شد، و طلبکار نزد او آمد و مطالبه ي طلب خود را کرد و به او مهلت نداد که نمازش را تمام کند، هرگاه او در حال نماز، نتواند بدهکاري خود را ادا کند، واجب است نمازش را قطع نمايد و بدهکاري خود را بپردازد و سپس نماز بخواند.
امثال اين مسأله بسيار است، و اين نشانگر آن است که نبايد نماز موجب تأخير اداي حق گردد، چرا که نماز کانون فضيلت است، بنابراين، نه تنها مانع برقراري حقوق نيست، بلکه سوق دهنده به آن است.
2- روزي پيامبر (صلي الله عليه و آله) نماز مي خواند، وقتي که به سجده رفت، امام حسين (عليه السلام) که در آن هنگام خردسال بود، بر پشت پيامبر (صلي الله عليه و آله) سوار شد و شروع به بازي نمود.
هنگامي که پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي خواست سر از سجده بردارد، او را مي گرفت و به زمين مي نهاد.
يک نفر يهودي ناظر اين صحنه بود، پس از نماز به پيامبر(صلي الله عليه و آله) عرض کرد: «راستي شما با کودکانتان، اين گونه رفتار مي کنيد، ما هرگز اين گونه محبت به کودک، نشان نمي دهيم».
پيامبر(صلي الله عليه و آله) به او فرمود: «اگر شما به خدا و رسولش، ايمان داشتيد، اين گونه به کودکان خود محبت مي نموديد» (با توجه به اينکه يکي از ارکان تربيت صحيح کودک، پرورش عواطف او در پرتو مهرباني به او است).
همين شيوه ي مهرانگيز رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آن چنان، آن يهودي را به اسلام جذب کرد، که او همان دم مسلمان شد.(7)
3- روزي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در شأن و فضيلت نماز، سخن مي گفت، و به مسلمين سفارش مي کرد که به مسجد بروند و در انتظار وقت نماز به سر برند، و آماده باشند، تا وقت نماز فرا رسد، و نماز را بپا دارند، ولي از آنجا که نماز کانون پرورش ارزش هاي اخلاقي است، و ممکن است افرادي به مسجد براي انتظار نماز بروند و بنشينند، و در اين فرصت، مثلاً غيبت کنند، که برخلاف هدف نماز است، به مسلمانان هشدار داد و فرمود:
الجلوس في المسجد لانتظار الصلوة عبادة ما لم تحدث.
«نشستن در مسجد براي انتظار نماز، عبادت است، در صورتي که حدثي رخ ندهد».
شخصي پرسيد: منظور از حدث چيست؟
فرمود: الاغتياب: «غيبت کردن».(8)
به اين ترتيب، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) اعلام کرد که حريم نماز را نيز حفظ کنيد، همان گونه که خود نماز، کانون پرورش فضائل است، حريم نماز نيز بايد از آلودگي هاي گناه، پاک باشد، و نمونه ي فضائل انساني گردد.
بر همين اساس، که نماز کانون و محور ارزش ها است، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:
مثل الصلوة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لا غشاء.
«مثل نماز، همانند ستون خيمه است، هر گاه آن ستون، ثابت و استوار بود، طناب ها و ميخ ها و پوشش آن خيمه، سودمند است، و اگر آن ستون، شکسته شود، طناب و ميخ و پوشش آن خيمه، بي نتيجه خواهد بود».(9)
انما وليکم الله و رسوله و اللذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزکاة و هم راکعون.
«سرپرست و رهبر شما، تنها خدا است و پيامبر او، و آنها که ايمان آورده اند و نماز را برپا مي دارند، و در حال رکوع زکات مي پردازند».
مطابق روايات بسيار اين آيه در شأن امام علي (عليه السلام) نازل گرديد، چنانکه ابوذرغفاري نقل مي کند:
روزي از روزها با رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در مسجد نماز مي خواندم، سائلي وارد مسجد شد و از مردم تقاضاي کمک کرد، ولي کسي چيزي به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت:
«خدايا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاي کمک کردم، ولي کسي جواب مساعد به من نداد»، در همين حال حضرت علي(عليه السلام) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد، سائل نزديک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد، پيامبر(صلي الله عليه و آله) که در حال نماز بود، اين جريان را مشاهده کرد، هنگامي که از نماز فارغ شد سر بر آسمان بلند کرد و چنين گفت:
«خداوندا! برادرم موسي(عليه السلام) از تو تقاضا کرد که روح او را وسيع گرداني و کارها را بر او آسان سازي، و گره از زبان او بگشائي، تا مردم گفتارش را درک کنند، و نيز موسي(عليه السلام) درخواست کرد هارون را که برادرش بود، وزير و ياورش قرار دهي، و بوسيله ي او نيرويش را زياد کني و در کارهايش شريک سازي.
خداوندا! من محمد، پيامبر و برگزيده توأم، سينه ي مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، و از خاندانم، علي (عليه السلام) را وزير من گردان، تا به وسيله ي او پشتم قوّي و محکم گردد».
هنوز دعاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) تمام نشده بود که آيه ي فوق نازل شد، و جواب مثبت به درخواست پيامبر(صلي الله عليه و آله) داد.(10)
اين روايت بيانگر آن است که حضرت علي(عليه السلام) در عين اينکه نماز مي خواند، به سائل کمک کرد، زيرا نماز کانون پرورش فضائل است، و پرداختن زکات عبادت است، و انجام عبادت در ضمن عبادت مي باشد.
بعضي از متعصبين (چنانکه در تفسير فخررازي آمده) ايراد کرده اند که علي (عليه السلام) با آن توجه خاصي که در نماز داشت، به طوري که در حال نماز از خود بيگانه بود، چگونه متوجه سائل شد؟
پاسخ آنکه: حضرت علي (عليه السلام) در حال نماز از خود بيگانه بود نه از خدا، و مي دانيم که توجه به خلق خدا و کمک به او، توجه به خود خدا است، آنچه که با روح عبادت سازگار نيست، توجه به مسائل مربوط به زندگي مادي و شخصي است، و اما توجه به آنچه در مسير رضاي خدا است، کاملاً با روح عبادت، سازگار و هماهنگ است.
بهر حال نماز در عين آنکه عبادت است، کلاس درسي براي ارزش هاي انساني، و کمک به مستمندان و هرگونه کارهاي نيک خواهد بود.
/خ
بر همين اساس، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:
الصلوة حصن من سطوات الشيطان.
«نماز، دژ مستحکمي در برابر يورش هاي شيطاني است».(1)
حضرت امام رضا (عليه السلام) فرمود:
الصلوة قربان کل تقي.
«نماز، وسيله ي تقرب هر پرهيزگاري به خدا است.» (2)
حضرت امام باقر(عليه السلام) فرمود:
الصلوة بيت الاخلاص.
«نماز، خانه ي اخلاص است.» (3)
نماز روح خداشناسي، و ارتباط با حريم عشق خدا را مي آموزد، و در پرتو چنين ارتباطي، نهال هاي اخلاقي عالي انساني، جوانه مي زند و شکوفا شده و به ثمر مي رسد.
در قرآن، آيه 14و15 سوره ي اعلي مي خوانيم:
قد افلح من تزکي- و ذکر اسم ربه فصلي.
«مسلماً پيروز و رستگار مي شود، آن کس که خود را پاک مي سازد، و نام پروردگار را به ميان مي آورد و نماز بخواند».
به گفته ي مفسر بزرگ، فخر رازي، دو ايه فوق، به سه مرحله عملي خط سير تکامل انسان اشاره مي کند:
1- مرحله نخست، زدودن عقائد انحرافي و آلوده از صفحه قلب (تزکيه).
2- مرحله ي حضور شناخت الهي، و استقرار صفات و اسماء خدا در جاي جاي دل.
3- مرحله ي اشتغال به خدمت (که همان رسيدن به محبوب، و گام نهادن در خط او باشد).(4)
در آيات فوق، نماز، بعد از پاک سازي و ذکر خدا ياد شده است، اين ترتيب بيانگر آن است که هرگاه انسان با نيت و تصميم پاک و با ياد خدا به نماز بايستد، نماز معراج او به سوي خدا مي گردد، و روشن است که بدون مقدمه، نمي توان به معراج رفت، نماز معراج براي هر کس نيست، بلکه براي بعضي بجاي معراج، وسيله سقوط و سرازيري است، از اين رو رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود:
الصلوة معراج المؤمن.
«نماز محل عروج و صعود انسان با ايمان به ملکوت اعلي است».(5)
بنابراين، آن کس که «مؤمن» است، مي تواند از کمالات و درسهاي نماز، بهره مند شود، و آسمان ملکوت را مسير پرواز خود سازد.
چکيده ي سخن اينکه: نماز را به عنوان يک عبادت خشک با احساسات کور و گنگ و بي اثر، تعقيب نکنيم، و آن را در گوشه هاي مسجد زنداني ننماييم، بلکه بايد نماز به صحنه آيد و آثار آن آشکار بگردد، و به عنوان منبع فضائل و کانون ارزش ها تجلي کند، براي روشن شدن بيشتر اين موضوع در اينجا به ذکر چند نمونه از روش پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) در رابطه با بهره برداري از نماز مي پردازيم.
نمونه هايي از روش پيامبر(صلي الله عليه و آله):
بعد از نماز، مردم از آن حضرت پرسيدند: «چه شده؟ مگر حادثه اي رخ داده که شما نماز را با عجله تمام کرديد؟»
پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود:
اما سمعتم صراخ الصببي.
«آيا شما فرياد گريه ي کودک را نشنيديد؟»(6)
معلوم شد که آن حضرت در وسط نماز، صداي گريه ي کودکي را شنيده و کسي نبوده که او را آرام کند، آن حضرت براي آرام کردن و نوازش آن کودک، نماز را سريع انجام داده است.
اين ماجرا، بيانگر آن است که نماز، رابطه مستقيم با کارهاي نيک دارد، و حتي گاهي بايد براي انجام کارهاي نيک و ارزش هاي تربيتي، نماز را طول نداد.
شبيه اين مطلب دراحکام نماز اينکه: هر گاه شخصي در وقت وسيع مشغول نماز شد، و طلبکار نزد او آمد و مطالبه ي طلب خود را کرد و به او مهلت نداد که نمازش را تمام کند، هرگاه او در حال نماز، نتواند بدهکاري خود را ادا کند، واجب است نمازش را قطع نمايد و بدهکاري خود را بپردازد و سپس نماز بخواند.
امثال اين مسأله بسيار است، و اين نشانگر آن است که نبايد نماز موجب تأخير اداي حق گردد، چرا که نماز کانون فضيلت است، بنابراين، نه تنها مانع برقراري حقوق نيست، بلکه سوق دهنده به آن است.
2- روزي پيامبر (صلي الله عليه و آله) نماز مي خواند، وقتي که به سجده رفت، امام حسين (عليه السلام) که در آن هنگام خردسال بود، بر پشت پيامبر (صلي الله عليه و آله) سوار شد و شروع به بازي نمود.
هنگامي که پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي خواست سر از سجده بردارد، او را مي گرفت و به زمين مي نهاد.
يک نفر يهودي ناظر اين صحنه بود، پس از نماز به پيامبر(صلي الله عليه و آله) عرض کرد: «راستي شما با کودکانتان، اين گونه رفتار مي کنيد، ما هرگز اين گونه محبت به کودک، نشان نمي دهيم».
پيامبر(صلي الله عليه و آله) به او فرمود: «اگر شما به خدا و رسولش، ايمان داشتيد، اين گونه به کودکان خود محبت مي نموديد» (با توجه به اينکه يکي از ارکان تربيت صحيح کودک، پرورش عواطف او در پرتو مهرباني به او است).
همين شيوه ي مهرانگيز رسول خدا(صلي الله عليه و آله) آن چنان، آن يهودي را به اسلام جذب کرد، که او همان دم مسلمان شد.(7)
3- روزي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در شأن و فضيلت نماز، سخن مي گفت، و به مسلمين سفارش مي کرد که به مسجد بروند و در انتظار وقت نماز به سر برند، و آماده باشند، تا وقت نماز فرا رسد، و نماز را بپا دارند، ولي از آنجا که نماز کانون پرورش ارزش هاي اخلاقي است، و ممکن است افرادي به مسجد براي انتظار نماز بروند و بنشينند، و در اين فرصت، مثلاً غيبت کنند، که برخلاف هدف نماز است، به مسلمانان هشدار داد و فرمود:
الجلوس في المسجد لانتظار الصلوة عبادة ما لم تحدث.
«نشستن در مسجد براي انتظار نماز، عبادت است، در صورتي که حدثي رخ ندهد».
شخصي پرسيد: منظور از حدث چيست؟
فرمود: الاغتياب: «غيبت کردن».(8)
به اين ترتيب، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) اعلام کرد که حريم نماز را نيز حفظ کنيد، همان گونه که خود نماز، کانون پرورش فضائل است، حريم نماز نيز بايد از آلودگي هاي گناه، پاک باشد، و نمونه ي فضائل انساني گردد.
بر همين اساس، که نماز کانون و محور ارزش ها است، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:
مثل الصلوة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لا غشاء.
«مثل نماز، همانند ستون خيمه است، هر گاه آن ستون، ثابت و استوار بود، طناب ها و ميخ ها و پوشش آن خيمه، سودمند است، و اگر آن ستون، شکسته شود، طناب و ميخ و پوشش آن خيمه، بي نتيجه خواهد بود».(9)
نمونه اي از روش امام علي عليه السلام:
انما وليکم الله و رسوله و اللذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزکاة و هم راکعون.
«سرپرست و رهبر شما، تنها خدا است و پيامبر او، و آنها که ايمان آورده اند و نماز را برپا مي دارند، و در حال رکوع زکات مي پردازند».
مطابق روايات بسيار اين آيه در شأن امام علي (عليه السلام) نازل گرديد، چنانکه ابوذرغفاري نقل مي کند:
روزي از روزها با رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در مسجد نماز مي خواندم، سائلي وارد مسجد شد و از مردم تقاضاي کمک کرد، ولي کسي چيزي به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت:
«خدايا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاي کمک کردم، ولي کسي جواب مساعد به من نداد»، در همين حال حضرت علي(عليه السلام) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد، سائل نزديک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بيرون آورد، پيامبر(صلي الله عليه و آله) که در حال نماز بود، اين جريان را مشاهده کرد، هنگامي که از نماز فارغ شد سر بر آسمان بلند کرد و چنين گفت:
«خداوندا! برادرم موسي(عليه السلام) از تو تقاضا کرد که روح او را وسيع گرداني و کارها را بر او آسان سازي، و گره از زبان او بگشائي، تا مردم گفتارش را درک کنند، و نيز موسي(عليه السلام) درخواست کرد هارون را که برادرش بود، وزير و ياورش قرار دهي، و بوسيله ي او نيرويش را زياد کني و در کارهايش شريک سازي.
خداوندا! من محمد، پيامبر و برگزيده توأم، سينه ي مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، و از خاندانم، علي (عليه السلام) را وزير من گردان، تا به وسيله ي او پشتم قوّي و محکم گردد».
هنوز دعاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) تمام نشده بود که آيه ي فوق نازل شد، و جواب مثبت به درخواست پيامبر(صلي الله عليه و آله) داد.(10)
اين روايت بيانگر آن است که حضرت علي(عليه السلام) در عين اينکه نماز مي خواند، به سائل کمک کرد، زيرا نماز کانون پرورش فضائل است، و پرداختن زکات عبادت است، و انجام عبادت در ضمن عبادت مي باشد.
بعضي از متعصبين (چنانکه در تفسير فخررازي آمده) ايراد کرده اند که علي (عليه السلام) با آن توجه خاصي که در نماز داشت، به طوري که در حال نماز از خود بيگانه بود، چگونه متوجه سائل شد؟
پاسخ آنکه: حضرت علي (عليه السلام) در حال نماز از خود بيگانه بود نه از خدا، و مي دانيم که توجه به خلق خدا و کمک به او، توجه به خود خدا است، آنچه که با روح عبادت سازگار نيست، توجه به مسائل مربوط به زندگي مادي و شخصي است، و اما توجه به آنچه در مسير رضاي خدا است، کاملاً با روح عبادت، سازگار و هماهنگ است.
بهر حال نماز در عين آنکه عبادت است، کلاس درسي براي ارزش هاي انساني، و کمک به مستمندان و هرگونه کارهاي نيک خواهد بود.
پي نوشت:
1- شرح غرر آقا جمال، ج2، ص166.
2- فروع کافي، ج3، ص265.
3- بحار، ج78، ص183.
4- اقتباس از تفسير فخررازي، ج31، ص147.
5- مستدرک سفينة البحار، ج6، ص33.
6- فروع کافي، ج6، ص48.
7- بحار، ج42، ص296.
8- امالي شيخ صدوق، ص252.
9- فروع کافي، ج3، ص266.
10-اين روايت، به طرق مختلف- با اندکي تفاوت- از کتب شيعه و سني نقل شده است. (تفسير نمونه، ج4، ص422تا425).
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}